فیلم لاست

«فارست گامپ» مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود ..

آدم کشی حرفه ای به نام «لئون» در آپارتمانی در محله ی ایتالیایی های نیویورک زندگی می کند. «استانسفیلد»، مأمور فاسد پلیس، تمام خانواده ی همسایه را می کشد و تنها دختر دوازده ساله شان، «ماتیلدا» که برای خرید بیرون رفته جان سالم به در می برد.«ماتیلدا» به «لیون» پناه می برد و خیلی زود این دو با یک دیگر دوست می شوند …

دو آدم کش به نام هاي «وينسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموريت مي يابند تا چمداني را که دزيده شده، از سارقان پس بگيرند و در جريان اين عمليات به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کنند. «وينسنت» مأمور مي شود تا «ميا» (تورمن)، همسر «والاس» را به گردش ببرد، اما «ميا» بر اثر استفاده ي بيش از حد مواد مخدر، به حال اغما مي افتد و «وينسنت» با تلاش فراوان او را نجات مي دهد...

یک رزمی کار جوان باید میان احترام گذاشتن به خواسته پدر صلح جویش, و یا درگیر شدن با خارجی هایی که منابع با ارزشی را از مردمش می دزدند، یکی را انتخاب کند...

دو دختر دارای قوه ی تخیل قوی هستند و پدر مادر آنها به خاطر این قوه ی تخیل قوی نگران می شوند و آنها را از همدیگر جدا می کنند. آنها تصمیم می گیرند به خاطر این کار از آنها انتقام بگیرند…

پس از طلاق همسرش، یک مهاجر لهستانی نقشه می‌کشد تا با او رابطه برقرار کند.

در اوایل دهه 1900، سه برادر و پدرشان که در بیابان دورافتاده مونتانا زندگی می‌کنند تحت تأثیر خیانت، تاریخ، عشق، طبیعت و جنگ قرار می‌گیرند.

«ادوارد وود» که کارگردانی بی‌استعداد اما بلندپرواز است، تلاش می‌کند تا به هر قیمتی که شده به رویای خود برای ساخت فیلمی اثرگذار و رسیدن به شهرت دست پیدا کند و...

یک کارآگاه احمق متخصص در حیوانات به دنبال طلسم گم شده دلفین های میامی می رود.

رئیس پلیس دیترویت در یک عملیات کشته می شود و اکسل فولی، پلیس سخت کوش خیلی زود درمی یابد که قاتل، رئیس حراست یک پارک تفریحی در لس آنجلس است…